شايد براي همينه که ادبيات در اين مواقع با پارادوکس ها بي تابي خودشو نشون مي ده که اين بي تابي براي "يگانه" خودش يه مزه اي داره البته که بعضي جمله ها عين نورند. مثل خطبه اول: (....با همه چيز است نه اينکه هم نشين آنان باشد و با همه چيز فرق دارد نه اينکه از آنان جدا و بيگانه باشد....)
يعني همه متن يه طرف ،
اون دعاي آخر يه طرف !
" اين منم، همان هيچِ بي تو............. حکم ابد به اين حالم نده!"
خيلي قشنگ بود جان آشناي عزييييييييييييز
قوت و سلامت قلمت مستدام