ایشون گلدون بنده هستند که حاصل دست رنج ستاره خانوم می باشند.خدارا شاکریم که از وقتی آمدند پیش ما،خشک نشدند.
اما به جای اینکه برگ افشان کنند و قامت پریشان بکنند و با ناز روی میزم ولو شوند،همین طور صاف و مودب ایستادند تا صبح های زود،آفتابِ پشت پنجره، روی سومین برگی که تولدش حاصل دست رنج بنده می باشد،بتابد که ببینم روی دیوار،سایه ی تنهایی ام پیدا شده....