• وبلاگ : جان آشنا
  • يادداشت : از حياط کوچک ما چه خبر؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهر 
    خييييييييييييييييييييلي قشنگ نوشته اي طهورا،مرحبا
    دل مارو يه جورايي بردي خونه ي سادات خانوم ياد گل و گلدونا و صفا سادگي و....... حياطش انداختي که سرماي زمستون بدجوري حالشونو خراب کردند،گرچه نمي دونم علت اين همه آشفتگي سرماي زمستونه يا سرماي نبودن خانم
    خدا رحمت کنه سيد جعفر و همسر عزيزش را
    پاسخ

    خيلي ممنون مهر.....:)منم وقتي داشتم مي نوشتم ياد حياط سادات خانوم افتادم،ياد گربه هاي توي حياط،........انگار اين گلدونا،خيلي به صاحب هاشون وابسته اند.انگار ترجمه ي مهربوني دستاي صاحبشون،مي شه همون طراوت و قشنگي و عطري که همه جا پخش مي کنند. بعد از اون هم،نبود دستاي مهربون و دلتنگيشون رو به همه خبر مي دن و............ان شاءالله که سادات خانوم توي باغ هاي پر از گل بهشتي باشند،بهترين جايي که اولياء و خوبان هستند و از همون جا،دست هاي مهربونشون،باعث آرامش دل شما و قوّتتون باشه:)