• وبلاگ : جان آشنا
  • يادداشت : اعتمادسازي براي کي؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + طهورا 
    اينها همه نشون مي ده اين مذاکرات همون نتيجه اي رو داره که آقا پيش بيني کردند،يعني دوباره رسوا شدن آمريکايي ها در دروغگويي و قلدر بازي و دوباره شکست خوردنِ نظريه ي "شايد بشه به آمريکا،اعتماد کرد،کافي ما فقط صدامون رو يکم بياريم پايين"حالا واقعا صداي مسئولين ما نسبت به اون ها پايين تر نيست؟ اون ها بي شرمانه به رييس جمهور ما مي گن غير قابل اعتماد،خب به هر ايراني بر مي خوره که به رييس جمهورش توهين بشه و جواب کوبنده اي از طرف ما داده نشه.اون ها مرتبا از توافق،تخلف مي کنند،از موضع قدرت با ايران رفتار مي کنند،تهديد و توهين مي کنند.ما نبايد توقع داشته باشيم که رييس جمهور به اين حرف ها،يک جواب کوبنده بده؟
    مسئله ي ديگه اينه که از اول هم روشن بود اين ها غير قابل اعتماد هستن،آيا اين فکر و رفتار و القاي اون به جامعه درست بود که چشم مردم همش به ميز مذاکرات باشه؟ اين درست بود که زمان مذاکرات هي پيام به اون ور مخابره بشه که خزانه خالي ست،انبار خالي ست،مملکت در هشت سال پيش کن فيکون شده،ما با بحران بزرگي مواجه بوديم،هيچ چيز نداشتيم و ......آيا درسته که ما تحقق حماسه سياسي و در تکون خوردن بازار براثر لغو تحريم ها ببينيم؟......بازهم مي گم من نه عوض شدن قيمت هارو مي خوام،نه تغييرات بزرگ(برخلاف اونچه که وعده داده شده بود).اون چيزي که مسئله است،تفکر بنيادي استکبرا ستيزيه،دل به لبخند دشمن نبستنه،کوتاه نيومدنه،دغدغه ي نون،پيدا نکردنه و از همه مهم تر نقطه ضعف دست دشمن ندادنه!......که متاسفانه تو اين زمينه من احساس مي کنم ما داريم مقداري کوتاهي مي کنيم.