همدلي باور نکردني اي بين من و نوشته ات وجود داشت علي الخصوص پاراگراف اول و دوم."like"
متنت منو به شور مياره که بگم:
فاطي که فنون فلسفه ميخواند
از فلسفه فاء و لام و سين ميداند
اميد همه آنست که با نور درون
خود را ز حجاب فلسفه برهاند هعي هعععيييي.....
مدت ها برام يه جوري مبهم بود که اين جمله ي "العلم ...."
دقيقا يني چي که يه جمله ي ديگه اي از امام و البته دقيق شدن روي آدمايي که مطالعه و تحصيلات زيادي دارن به کمتر شدن اين ابهام کمک کرد. البته نه اينکه ادعا کنم حجاباشونو تشخيص دادم صرفا از روي حکم کردن و قضاوتهاشون و مقايسه کردنشون با آدماي با سواد ديگه آدم يه چيزايي دستش مياد.
امام:خدا شاهد است که علم اگر مفاسد اخلاقي و عملي را از تو دور نکند پست ترين شغل ها از آن بهتر است.
امام: اگر تهذيب در کار نباشد علم توحيد هم به درد نميخورد
امام: علم نافع براي امثال ماها ان استکه با خود انقدر بدي نکنيم.

قلمتو عشقه رفيق! حال دلمون خنك شد:)

نوشابه نيست اين که ميره تو حلق ما

مطلب توئه.خواستم بگم آفرين.تغذيه شديم!

بعضي کامنت ها هم نياز به تاويل دارن داداش

آفرين.

سلام

رو نکرده بودي قلم به اين گيرايي رو ...

البته از سرک کشيدن هاي گاه گاه مان چيزاهايي دستمان آمده بود

و من الله توفيق..

نه بابا ، نوشته هاي تو که به استناد اين که کلي تشويقت مي کنن، و من نيز کلي تشويقت مي کنم ! خيلي خوب و شيرين و واقعي و دل چسبه ...

نه واسه حال خودمه ... درد دل بود شايد بيش تر !

سلام دوسته خوبم
من يکي از بازديد کننده هاي ثابت وبلاگت هستم دوست دارم به وب من هم سر بزني اونجا خيلي هستن که منتظر اومدن تو ان
پس زود بيا
عاشقونه منتظرتم

عاليست طهورا جونم!
" ردِّ اين نور هاي نافذ را مي گرفتم و مي رفتم جاهاي دور....انقدر دور و عميق که چشمِ آدم ازديدنش اشکِ فاصله بريزد"
خدا قلب نورانيت را نوراني تر بکنه.................