هر کی ز حور پرسدت ، رخ بنما که: همچنین
هر کی ز ماه گویدت، بام برآ که: همچنین
هر کی پری طلب کند، چهره خود بدو نما
هر کی ز مشک دم زند، زلف گشا که: همچنین
هر کی بگویدت :"ز مه ابر چگونه وا شود؟"
باز گشا گره گره بند قبا که: همچنین
گر ز مسیح پرسدت:" مرده چگونه زنده کرد؟"
بوسه بده به پیش او بر لب ما که: همچنین
هر کی بگویدت:" بگو، کشته عشق چون بود؟"
عرضه بده به پیش او جان مرا که: همچنین
هر کی ز روی مرحمت از قد من بپرسدت
ابروی خویش عرضه ده،گشته دوتا، که: همچنین
جان ز بدن جدا شود باز درآید اندرون
هین بنما به منکران، خانه درآ، که: همچنین
هر طرفی که بشنوی ناله ی عاشقانهای
قصه ماست آن همه، حق خدا که: همچنین
خانه ی هر فرشتهام، سینه کبود گشتهام
چشم برآر و خوش نگر سوی سما که: همچنین
سّر وصال دوست را جز به صبا نگفتهام
تا به صفای سّر خود گفت صبا که: همچنین
کوریِ آن که گوید او:" بنده به حق کجا رسد؟"
در کف هر یکی بنه شمع صفا که: همچنین
.............................
نظرتون راجع به این غزل چیه؟