• وبلاگ : جان آشنا
  • يادداشت : سلام به خورشيد
  • نظرات : 3 خصوصي ، 7 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرسده 

    طهوراي عزيز ،

    چقدر برات خوشحالم ، انشاالله سفري با سلامتي ، پر از خير و برکت داشته باشي و حال و هواي خوب اونجا رو با خودت بياري ،،،

    من تا حالا قسمتم نشده حرم امام عزيزم ، دعا کن ما رو بطلبن ...

    منم سيدم ، يادت نره دخترعموتو... :)

    انشاالله 28 ام راهي حرم رسول الله و خانه ي خدام ، اون هم براي اولين بار...

    راستش يه ذره نگرانم ، نگرانم که قدر لحظه هاشو ندونم ، نگران اينکه اون قدري که هميشه ارزوشو داشتم ، حال و هوام خوب نشه ... نمي دونم چم شده ...

    دعام کن و حلال ،،،

    پاسخ

    سلام دختر عمو.....پس تو هم راهي هستي.....منم اولين بارمه که کربلا قسمتم شده و تا به حال مکه نرفتم....يه جورايي مثل هميم؛) من حتما دعات مي کنم و از خدا مي خوام که کربلا رو هم قسمتت کنه.تو هم براي من اين کارو بکن.خلاصه فاميلا با هم بده بستون دارن ديگه؛).راستش منم نگرانم،نمي دونم چه جوري بايد خودمو آماده کنم.البته وقتي از اين فکرها مي کنم بلافاصله يادم مي افته که تا همينجاش،خودشون دستم رو گرفتند و راه بردند،من که از خودم چيزي نداشتم،پس اونجا هم خودشون حال و هواي خوب و زيارتِ با کيفيت رو روزيم مي کنند انشاءالله....تو هم توکل کن به خدا!...اين سفرها يک جوري مهاجرت از "خود" آدمه....خودِ قديمش رو آدم جا مي گذاره و مي ره تا خود جديدش رو از خدا تحويل بگيره و کيه که شک داشته باشه توي سخاوت و بزرگي و خيرخواهي اين ميزبان؟....مافقط مي تونيم بي چيزي و بي کسي و نداري خودمون رو ببريم.....خدا به همراهت و دعا يادت نره:)