سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم

دل ای دل! کار با اهل است،برجا باش

به دریا می روی هشدار دریا باش

دل ای دل پای دار و هرچه پیش آید تحمل کن

و پیش از دوزخ از دل،دوزخی گل کن

به رسم خونیانِ توبه گر در خویشتن بشکن

زسر خود برگیر و از پا موزه ها برکن

پیاده،تیغ وقرآن را میانجی کن

دل ای دل تکیه بر مولا و منجی کن،


مرد،بال در بال نسیم صبح گاهی

آی! مرد،حرّ بن یزید آن گه ریاحی

آی!مصطفایی جانب معراج راهی

آی! حق حسین بن علی برقاف شاهی

آی! آی! آی! ای خلق نزدیک است راه دوست،نزدیک است

این حسین است،این همان خون خدا،این اوست،نزدیک است

حضرت معشوقه عاشق جوست،نزدیک است

قبله آری قبله از این سوست نزدیک است

سلام! ای سبط سالار امین خاک تا افلاک!

سلام ای خاندانت لایق لولاک!

سلام ای پاک! ای پور پاک!

سلام ای قبله ی غم ناک!

شگفتا! کور و کافر دشمنانت جمله بسم الله می گویند

محمد(ص) را که جد توست با حرمت،رسول الله می گویند

هم ازکوثر،هم از حیدر،هم از قرآن و پیغمبر خبر دارند

نه تنها خوب را،بد را شنیدستند و می دانند و از بوزینه ی کافر خبر دارند

و از ابتر خبر دارند

بپرس از هرکه می خواهی سبط اکبر کیست،می داند

بگو جان پیمبر کیست، می داند

بگو خون خدا،فرزند حیدر کیست، می داند

بگو مصباح انور کیست، می داند

تو سالار جوانان بهشتی، ماه من هستی

تو در طوفان غم نوحی و کشتی، شاه من هستی

تو زیبایی به رغم هرچه زشتی،ماه من هستی

تو حُسن محض و محض حُسن داداری،حسینی تو

تو دُرد صاف و صاف دُرد انواری،حسینی تو


سلام ای حُسن محض و محض حُسن! اینک من آن زشتم

که خارِ اولین را در طریق گل رخان کِشتم

منم آن خس که سنگ فتنه را در راهتان هِشتم

کنون بازآمدم زآن سان که هستم خاکم و خشتم

نه، حر! سلطان عالم گفت:

تو آزاده ای،مردی

به راهت چشم حسرت داشت عالم تا که برگردی

فرودآ،مقدمت ما را مبارک!

آی! قدری آب

هلا! آبش دهید

ای حر!

فرودآ،خسته ای بشتاب

و حر از دیده باران های طوفانی فرو بارید

چه یاری ها کنید از لطف،یاران را!


سلام والسّلام، ای پور مَهر مادرت هستی!

و نام دیگرت هستی

سلام والسّلام،این من که حرّم،بر درت فِتیه

پذیرا باش من را وین برادر را وفرزند وغلام نوجوان را ازپی هدیه

چه دارد غیر از این مرد ریاحی محض جانبازی؟

خدا سازد تو را از شرم ما راضی

که بادست تهی سر در رهت بازیم و مستانه سراندازیم و "طرح دیگر اندازیم"

"وغم گر لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد"

"من وساقی به هم سازیم و بنیادش براندزیم"


پ.ن:شعر از زبان حر،شاعر علی معلم

 


+ تاریخ شنبه 91/8/27ساعت 9:40 عصر نویسنده طهورا | نظر